، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

برای پسرم

روزهاي پاياني

روزهاي آخر بارداري را سپري مي كنم...از طرفي خوشحالم...كه قراره زودتر تو رو در بغلم بگيرم..و لحظات خوشي را با توي دوست داشتني بگذرانم و از طرفي هم ناراحت. الان من از همه به تو نزديكترم هر لحظه با مني..با هم كلي روزها رو پشت سر گذاشتيم...كلي دعاها كرديم..گاهي شاد بوديم و گاهي هم غمگين... يه حس عجيبيه اتمام بارداري...با تمام سختيهاش نمي خوام اين روزا بگذره... از هر دو طرف خانواده ها مون كلي منتظر ورودت هستن و همشون ...هم عمو ها و هم يه دونه دايي ات براي اومدنت لحظه شماري مي كنن...و من ماندم و ديدار هديه خدا...     ...
27 ارديبهشت 1393

روز مادر 1393

    امروز روز زن،روز مادر بود...در و که باز کردم دیدم.بابا محمد با یه دسته گل اومده که روش نوشته بود از طرف صدرا و باباش....قربون پسرم برم که هنوز نیومده به مادرش روز مادر و تبریک گفت... ...
1 ارديبهشت 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای پسرم می باشد